كيومرث غفاري، اولين راهنماي تور در ايران و راهنماي برگزيده جشنواره برترين‌هاي صنعت گردشگري سال 1387 است.

نشریه الکترونیک جهان گردش- وي در سال 1322 در تهران متولد شد. غفاري نخستين تور خود را در سال 1338 مدیریت كرد و در تمام دوران زندگی اش تنها در این حرفه مشغول بود.
غفاری که از پدر راهنمای گردشگری ایران هم نامبرده شده، در پنجشنبه ۱۲ تیرماه سال ۱۳۹۹ بر اثر عارضه قلبی و پس از تحمل بیماری، درگذشت.

مصاحبه ای با مرحوم کیومرث غفاری که درباره شرح حال خودش صحبت کرده است.
اولين مطلبي که دوست داريد در مورد حرفه تان بگوئيد چيست؟
عاشق حرفه‌ام هستم و درزندگي‌ام تا به‌حال به کار ديگري جز اين کار مشغول نبوده‌ام. من در سال 1338 کارمند انجمن ايران و آمريکا بودم. در اين انجمن به ايراني‌ها انگليسي و به آمريکائي‌ها فارسي ياد مي‌دادم. يک بار کارمندان اين مجموعه از من خواستند که ديدني‌هاي تهران را به آن‌ها نشان بدهم. آن موقع مثل الان، هيچ بروشور، کتابچه و اطلاعات خاصي براي معرفي جاذبه‌هاي گردشگري ايران وجود نداشت. به‌ناچار از پدر و مادرم براي اين کار کمک گرفتم، آن‌ها هم اطلاعات زيادي به من دادند. گروه را با با خود به تماشاي تهران بردم. اين کار چنان تأثيري بر من گذاشت که از آن سال تاکنون شغل ديگري براي خود انتخاب نکرده‌ام.

دراين زمينه تأليفاتي هم داريد؟
خير، چون وقت چنداني براي نوشتن ندارم ولي کارهاي پژوهشي زيادي انجام داده‌ام. آن زمان کارمند هتل سينا بودم که در خيابان طالقاني  فعلي قرار داشت. دراين هتل، ميهمانان مختلف از کشورهاي گوناگون و با فرهنگ‌هاي مختلف رفت‌‌و‌آمد مي‌کردند و من به‌خاطر نوع ارتباطم با آن‌ها به تحقيق و پژوهش هم مي‌پرداختم. 

وجود راهنما در تورها دقيقاً از چه زماني آغاز الزام پيدا كرد؟
اولين بار در سال 1343 پيش‌نويش اساسنامه مؤسسه آواي جلب سياحان نوشته و اين مركز آموزشي تأسيس شد. من هم به‌عنوان اولين کسي که در زمينه راهنمايي تورها فعاليت مي‌کرد وضمناً کارمند هتل هم بود، به‌عنوان مشاور در اين مؤسسه مشغول به‌کار شدم. در سال 1345 اولين دوره آموزش راهنمايان تور در مؤسسه آواي جلب سياحان برگزارشد و اولين گروه فراگيران، کارت تورليدري دريافت کردند. دوره‌اي که ما آن را گذرانديم، اسماً دوره‌اي 9 ماهه بود ولي عملاً تا سال 1348 طول کشيد و بعد از آن، شش ماه هم  به‌طور رايگان به دور ايران سفر کرديم. با اتوبوس سفر مي‌کرديم و در هر اتوبوس هم شش استاد ما را همراهي مي‌کردند. در همين سال به ما كارت موقت راهنمايان دادند و در سال 1348 اولين کارت‌هاي رسمي ما صادر شد.

اولين تور و تازه‌ترين توري که راهنمايي‌ آن را برعهده داشته‌ايد کدام تورها بوده است؟
اولين توري كه اجرا كردم، همان گروه کارمندان انجمن ايران و آمريکا بودند که در ابتداي صحبتم به آن‌ها اشاره كردم. تازه‌ترين تور هم مربوط به يک گروه چهل نفري ازدانشجويان بود که آن‌ها را براي تماشاي مراسم تاسوعا و عاشورا در سال جاري به روستاهاي کوه کرکس بردم. در ا ين سفر از ابيانه، نطنز، نياسر، مشهد اردهال و روستاي سرشک در توابع نطنز بازديد کرديم. در اين روستا مراسم تعزيه به‌طرز بسيار زيبا و باشكوهي اجرا مي‌شود.

علاقه شخصي خودتان بيشتر به اجراي کدام تورهاست؟
به اجراي همه انواع تور علاقه‌مندم ولي به شكل تخصصي در زمينه راهنمايي تورهاي باستاني و ابنيه تاريخي کار مي‌کنم. چند سالي هم هست که با کمک آقاي اينانلو در زمينه تورهاي طبيعت‌گردي هم فعاليت دارم. 

خودتان علاقه‌منديد به کجا سفر کنيد؟
خيلي از روستاهاي ايران را هنوز نديده‌ام و اميدوارم فرصتي دست دهد تا بتوانم به اين نقاط زيبا سفر كنم.

آيا الزاماً خودتان پيش از اجراي يك تور، به مقصد مورد نظر سفر مي‌كرديد يا خير؟
من معمولاً مناطقي را كه بايد به آن‌جا تور مي‌بردم ديده بودم  ولي نقاطي هم بود که خودم هرگز به آن‌جا سفر نكرده بودم ولي چون قبلاً در باره منطقه مطالعات زيادي مي‌کردم مهمانان تصور مي‌کردند من بارها به آن‌جا رفته‌ام. 

در تورهايتان در جواب سؤالات مسافران چه‌قدر از کلمه “نمي‌دانم” استفاده کرده‌ايد؟ عكس العمل مسافران در اين مواقع چگونه بوده است؟
خيلي کم. معمولاً اگر پاسخ سؤالي را نمي‌دانستم مي‌گفتم  فعلاً حضور ذهن ندارم و بعد حتماً به سؤال شما پاسخ خواهم داد. شب‌‌ها به استادم مرحوم پرويز ورجاوند زنگ مي‌زدم و پاسخ سؤال را مي‌پرسيدم. مسافران هم عکس‌العمل‌هاي خوبي نشان مي‌دادند.  

به‌عنوان آخرين سؤال مي‌خواهم بگويم کار يك راهنما در تور معمولاً دو بخش است: يک بخش که جزء وظايف اوست و ديگري کارهايي که ممکن است به صورت ابتکاري در طول برگزاري تور انجام دهد. در مجموع، نظر شما در اين‌خصوص چيست؟
بخشي از هر برنامه تور از قبل تدوين شده و حتماً بايد اجرا شوند به‌خصوص در تورهاي ورودي. چون مسافران ورودي  اين مسافران نسبت به اجراي اين برنامه‌ها بسيار حساسند. به‌جز اين ابتکاريک راهنما در يک تور بايد به‌گونه‌اي باشد تا جذابيت‌هاي تور افزايش يابد. يادم مي‌آيد يک گروه ژاپني را در اصفهان همراهي مي كردم. آن‌ها را به چهل ستون بردم. به سمت هتل عباسي مي‌رفتيم که يک ماشين عروس ديديم. پياده شدم.

به خانواده عروس و داماد گفتم که اين ژاپني‌ها به شما تبريک مي‌گويند. آن‌ها گروهم را به مراسم عروسي دعوت كردند. اين خاطره براي ژاپني‌ها، زيباترين خاطره‌اشان از سفر به ايران بود. من در تورهايم به‌دنبال فرصت‌هايي هستم تا بتوانم براي افراد، بهترين و ماندني‌ترين اوقات را فراهم كنم.
 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.