تحلیل داده های فنی و تکنیکال یک فناوری بومی از یک گزارش باستانی
در بیان پیشینه ی مظاهر طبیعی و رخنمون ها و همچنین توصیف کاربردهای نفت و گاز در ایران و بین النهرین باستان، در منابع و مآخذ متعددی به این کاربردها و فن آوری بومی بهره برداری از چاه های قیر و روغن در سرزمین باستانی ایران به روزگار هخامنشی و به استناد تاریخ هرودوت اشاره شده، اما کمتر مآخذی، نشانی دقیق و امانت دارانه ای از این منبع(تاریخ هرودوت) را ارائه نموده است.
نشریه الکترونیک جهان گردش به نقل از خوزتوریسم- به همین دلیل شاید مناسب باشد این رفرنس باستانی، یک بار بصورت دقیق و با نشانی کامل مطرح و بازخوانی گردد.
گزارش هرودوت از وجود چشمه های نفت یا به تعبیر هرودوت؛ “چاه های قیر و نمک و روغن” در سرزمینی که امروزه بنام خوزستان می شناسیم، واجد یک گزارش کوتاه، اما بسیار مهم نیز هست.گزارشی از فناوری بومی ایرانیان برای بهره برداری از این چاه های ارزشمند، آنهم در حدود ۴۲۵سال قبل از میلاد مسیح!
چنانچه می دانیم؛ هرودوت(۴۸۴ تا ۴۲۵ق م) نویسنده و جغرافی دان یونانی بود که به عنوان اولین مورخ تاریخ در جهان شناخته می شود.هرودوت در اواخر عمرش، اثر بزرگ خود در قالب تاریخ، که شامل ۹کتاب بود را منتشر کرد.مجموعه ای که ضمن پرداختن به اتفاقات و پادشاهان یونانی و جنگ های ایران و یونان، زندگی و زمانه ی چهار پادشاه ماد و هخامنشی؛ کمبوجیه، کوروش، داریوش و خشایارشاه را معرفی و توصیف کرده است.
نکته ی مرتبط با بحث گزارش از وجود رخنمون ها و همچنین فناوری بومی استخراج و بهره برداری از چاه های نفت و قیر طبیعی، در کتاب ششم از مجموعه تاریخ هرودوت با عنوان “کتاب اراتو”هست و هرودوت در گزارش سرنوشت گروهی از اسیران رومی در ایران چنین آورده است؛
؛؛…ارتریایی هایی که اسیر گرفته بودند را به شوش بردند.شاه داریوش پیش از دستگیری اینان به شدت از ایشان در خشم بود، زیرابه ناحق و بی دلیل به او جمله کرده بودند، اما وقتی آنان را بیچاره و اسیر در برابر خود دید، تنها مجازات که درباره آنان روا داشت این بود که آنها را در یکی از اراضی خودش در سی سیا به نام اردریکا که دویست و ده استاد با شوش و چهل استاد با چاه هایی که سه محصول مختلف دارند اسکان دهند.
از این چاه ها؛ قیر، نمک و روغن به دست می آید و روش کار نیز چنین است؛ مایع درون چاه را به کمک نوعی تلمبه الاکلنگی که به جای سطل، نیمه یک مشک را به آن آویخته اند بیرون می کشند و در حوضچه ای می ریزند که سپس به جای دیگری سرازیر می کند که سه شکل مختلف به خود می گیرد.قیر و نمک بیرنگ سفت و منجمد می شوند و روغن که ایرانیان آنرا رادیناس rhadinace می گویند، رنگ سیاه و بوی نامطبوعی دارد.داریوش ارتریایی ها را در همین جا
اسکان داد که تا زمان من هنوز در آنچا به سر می بردند و زبان قدیم خود را حفظ کرده اند؛؛(هرودوت۱۳۸۹ص۷۲۹)
منظور هرودوت از “ارترایی ها” یونانیانی است که در شهری به همین نام در جنوب یونان زندگی می کردند.اولین اشاره به ارتریا توسط هومر در کتاب”ایلیاد”هست که اریتریا را به عنوان یکی از شهرهای یونانی که کشتی ها را به جنگ تروا فرستاده بود، فهرست کرد.در قرن هشتم قبل از میلاد، ارتریا و همسایه و رقیب نزدیکش، کالکیس، هر دو شهرهای تجاری قدرتمند و پررونقی بودند.
اریتریا جزایر آندروس، تنوس و سیئوس در دریای اژه را تحت کنترل داشت.آنها همچنین قلمرویی در بوئوتیا در سرزمین اصلی یونان داشتند.اریتریا نیز در استعمار یونان نقش داشت و مستعمرات پیتکوسای و کومائه را در ایتالیا به همراه کالسیس تأسیس کرد.
“اردریکا” نیز گرچه شباهت واژگانی با “اندیکا” در شمال خوزستان دارد، اما بواسطه بعد مسافتی که از شوش برایش اعلام شده، یعنی ۴۰استاد نمی تواند آنجا باشد.هر استادstad حدود ۱۷۸متر است و بدین ترتیب اردریکا باید در حدود ۳۷کیلومتری شوش باشد و با نگاهی به نقشه می تواند نزدیک اندیمشک و “دژپل” یا دزفول کنونی باشد.
اگر بپذیریم که اعداد و ارقام ارائه شده توسط هرودوت تقریبی باشد و در کنار آن به میادین نفتی با رخنمون های قدیمی همچون لب سفید و قلعه نار و رخنمون قیرآب در شمال دزفول توجه کنیم، آنگاه درخواهیم یافت که چشمه های نفت خوزستان در مناطق مختلف آن از میدان نفتون مسجدسلیمان تا قلعه نار اندیمشک گسترده بوده اند.
نکته دیگر در گزارش هرودوت، فناوری بومی است که برای استخراج و بهره برداری از نفت و قیر از چشمه های طبیعی توصیف شده است.فرازآوری نفت با تکنولوژی ساده ای که تداعی کننده تلمبه های کله اسبی امروز در صنعت نفت است، به سادگی و در عین حال؛ زیبایی توصیف شده و پس از آن تفکیک نفت و قیر و نمک از آب فرازآوری شده، بنوعی تداعی کننده ی همان فرایندی است که در تفکیک گرهای نفتی wellhead separatorsدر واحدهای عملیاتی نفت انجام می شود.
پس از تفکیک این فازهای سه گانه، کاربردهای قابل تصور برای هرکدام نیز از درمانی و پزشکی تا معماری و مذهبی و امور نظامی و کشتی سازی و صنایع دستی و… گسترده بوده اند و شواهد و نمونه های آن در منابع و مآخذ دیگر به کرات گفته شده.است.
گزارشی که هرودوت از وجود چاه ها و چشمه های نفت و قیر و همچنین فناوری بومی استخراج و فرازآوری و تفکیک و بهره برداری از آن به ما ارائه می دهند، نشانگر این نکته است که این موضوع بعنوان یک فن و بیزینس و فرایند تولیدی در این بخش از ایران هخامنشی وجود داشته و فعال بوده و استفاده از اسرای رومی بعنوان نیروی انسانی یا به تعبیر امروزه کارگران این بخش، گویای دیرینه گی آشنایی و استفاده از نفت و مشتقات نفتی، حداقل از روزگار هخامنشی تا کنون است، کما اینکه ما شواهد باستانشناسی از روزگار پیشاهخامنشی و ایلام باستانی در این زمینه نیز در اختیار داریم.
داستان ترجمه ی تاریخ و یا به تعبیر غلط مصطلح”تواریخ”هرودوت نیز خود حکایتی دیگر دارد.ترجمه ای که سند خوانده شده در بالا به لطف دسترسی به ترجمه فارسی آن ارائه شده است.
تاریخ هرودوت، ابتدا در قرن پانزدهم میلادی در اروپا از یونانی به زبان لاتین ترجمه شد.کمی بعدتر، جورج راولینسون اولین ترجمه کامل انگلیسی تاریخ هرودوت را با حاشیه ها و توضیحات در چهار جلد منتشر کرد.نخستین ترجمه مختصر تاریخ هرودوت به زبان فارسی در زیر نظر اعتمادالسلطنه وزیر مطبوعات دوره ناصری در تهران به چاپ رسید و بعدتر نیز ترجمهٔ دیگری و آن نیز هم بصورت چکیده از روی نسخه ای که در ایام جنگ جهانی دوم در لندن منتشر شده بود توسط وحید مازندرانی و با مقدمه عباس اقبال در سال ۱۳۲۴شمسی در تهران منتشر شد.سپس و طی سالهای۱۳۳۸تا۱۳۴۱ دانشگاه تهران ترجمه تازه ای مبتنی بر متنی فرانسوی به اهتمام هادی هدایتی در پنج جلد و تا کتاب ششم تاریخ هرودوت انتشار داد.سرانجام در سال۱۳۵۶خورشیدی هر ۹کتاب تاریخ هرودوت توسط وحید مازندرانی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه و چاپ شد. در نهایت در سال۱۳۸۹ نیز مرتضی ثاقب فر تاریخ هرودوت را مقابله مجدد و ترجمه و با حواشی جدید منتشر نمود که متن استناد شده در این یادداشت از صفحه۷۲۹جلد دوم این ترجمه آورده شده است.
گزارش هرودوت از وجود نفت و قیر در خوزستان روزگار هخامنشی و فناوری بومی توصیف شده از آن گزارشی ارزشمند از پیشینه و میراث صنعتی نفت در روزگار باستان و در ایران هخامنشی است.
فرشید خدادادیان
پژوهشگر تاریخ نفت و میراث صنعتی
مولف کتاب کاربردهای نفت و گاز در ایران باستان
نفت در ایران باستان
درباره واژه نفت و كابردهاي آن در گذشته هاي دور ايران، اطلاعات بسيار اندكي وجود دارد. از دلايل آن برمیگردد به سنت شفاهي دوره باستان كه مكتوبات به نسبت مناطق تاريخي همجوار ايران از كمّيت كمتری برخوردار است و عمده منابع اطلاعاتي ما برگرفته از آثار كلاسيك يونان و روم میباشد. از اين روی اين عامل به همراه نبود تحقیقات جامع درباره نفت، در عدم آگاهي از نفت در گذشتههای تاريخي ايران تاثير گذاشته است. در سال 1938 دكتر لارنس لاكهارت از تاريخپژوهان و فعالان حوه نفت كه مدتي در تهران از طرف شركت نفت انگليس و ايران فعاليت داشت، مقالهای درباره تاريخ نفت ايران تا قرن بيستم در مجله «La Revue Petrolifler» در فرانسه منتشر كرد كه ابعاد جديدی از نفت در دوره باستان را پیش روی تاریخپژوهان قرار داد. اين مقاله بعدها در كتاب «پنجاه سال نفت ايران» تاليف مصطفي فاتح شد كه راهگشای پژوهشگران اين حوزه گشت. در اين مجال كوتاه به بررسي نفت در ايران باستان با تاكيد بر پژوهش لاكهارت پرداخته خواهد شد.
نفت در جهان باستان
براساس گفتههای مصطفي فاتح كاوشهای باستان شناسي در كشور عراق نشان داده كه از چهارهزارسال پيش از ميلاد مسيح، ملات قير در عمارات و ابنيه به كار ميرفته است. هرودوت مورخ يوناني در اين باره گفتاری دارد كه «سنگفرش كف باغهای معلق بخت النصر با قير معدني بندكشی شده بود و مردم بابل استخرها و راههای آب و سدهای خود را با قير بندكشي مي كردند» همچنين بنا به گفته مورخين در بابل، جادهها را فرش میكردند و با قير بندكشي مینمودند، تا تحمل ارابههای سنگين را داشته باشد. در مصر از آسفالت و قير ايران و فلسطين براي موميايي كردن اجساد استفاده مينمودند و بعضي از ملل خاورميانه فرآوردههای نفتي و به خصوص قير معدني را در سحر و جادو به كار ميبردند و گاهي هم بتهای كوچك و بزرگ از آن ميساختند.
نفت در ايران باستان
در حوزه تمدني فلات ايران براساس گزارشهای لاكهارت، از زمان سومريان (پنج تا شش هزار سال پيش) در شوش، قير مورد استفاده بوده، به اين صورت كه قير را به جای ملات بين سنگها و آجرهایی كه در عمارات كار ميكردند، استعمال كرده و همچنين جواهرات را به وسيله تکههاي قير نصب ميكردند و دستههاي چاقو و امثال آن را با قير مستحكم ميساختند و كشتيها و ظروف سفالين را با قير مياندودند تا آب به آنها سرايت نكند. (لاكهارت به نقل از فاتح، 1335: 6-9)
وجه تسميه نفت
ريشه كلمه «نفت» در زبان فارسی به طور دقيق معلوم نيست از چه زباني اقتباس شده است. پروفسور هرتسفلد و پروفسور بيلي كلمه نفت را از فعل «ناب» فارسي به معني رطوبت داشتن دانستهاند و گفتهاند كه در زبان اوستائي «نپتا» بوده و كلدانیها و يهودیها و عربها آن را از زبان مدیها گرفته و «نفتا» خواندهاند. مسيو دورم فرانسوی رئيس مدرسه علوم عالي پاريس مدعی است كه اكدیها كلمه نفت را از فعل «بپتو» به معني افروختن گرفتهاند و بعدها اين كلمه در زبانهای آسوری و بابلی استفاده شده است. آنچه مسلم است در اوستا نفت به معنای روغن معدني آمده و در دوره هخامنشيان برای روشنائي و مقاصد طبي استعمال ميشده است. ايرانيان كه آتش را جزء عناصر مفدس دانسته، احترام مي كردند و گاز نفت را كه در پارهای جاها از زمين خارج ميشد مشتعل كرده و چون هميشه ميسوخت در نظر آنان «آتش جاودان» به شمار ميآمد و آن را به زبان پهلوي «اخواريشنيك» ميناميدند و در نقاطي كه اين آتش ديده ميشد، آتشگاه بنا ميكردند و در اران (بادكوبه) و دامغان و بلخ و مسجدسليمان اينگونه آتشكدهها وجود داشته است. (لاكهارت به نقل از فاتح، 1335: 6-9)
نفت در منابع يوناني و رومي
منابع کلاسیک یونان و روم گزارشهای کوتاهی از وجود نفت در مناطق تحت نفوذ ایران ارائه کردهاند. هرودوت در كتاب تاريخ خود راجع به نفت ايران چنين مينويسد «در 22 كيلومتری شوش محلي است كه «اردريكا» نام دارد. در اينجا چاههايي است كه با چرخ و خيك از آن نفت و قير و نمك بيرون آورده و در مخزن ميريزند و پس از چندی قير و نمك تهنشين ميشود و نفت به شكل مايع باقي ميماند» (هرودت، 1356: 118)
هرودوت در جاي ديگری ضمن داستان محاصره شهرآتن از طرف ايرانيان چنين مينويسد:
«ايرانيان از روي تپهها قيرهای فروزان به سنگرهای يونانيان پرتاب ميكردند و معلوم است كه تيرها آلوده به نفت بوده و گرنه هنگام پرتاب سريع خاموش ميشده است»
پلوتارك مورخ يوناني قرن دوم ميلادي در شرح حال اسكندر مینويسد: «هنگامي كه اسكندر از كشور بابل میگذشت، در يكي از شهرهای استان اكباتان مردم براي خوشآمد اسكندر، نفت را روي جادهها ميريختند و آتش ميزدند تا شعلههای فروزان آن موجب مسرت اسكندر گردد» ولي به زعم لاکهارت ظاهرا پلوتارك در تعيين اسم محل اشتباه كرده، زيرا استان اكباتان جزء كشور بابل نبوده و شايد مقصود پلوتارك ناحيه نفتخيز كركوك و موصل بوده است. در هرحال اين مدارك تاريخي ميرساند كه در ايران و كشورهای مجاور آن نفت از گذشته دور وجود داشته و مردم اين ممالك به انواع مختلف حتي براي جشن و آتشبازی از آن استفاده ميكردند. (پلوتارک، 1369: 128)
مورخ رومي به نام «آميانوس مارسلينوس» كه همراه «ژولين» امپراتور روم به جنگ شاهپور دوم آمده چنين مينويسد: «ايرانيان برگهای گياه مخصوص را درروغن خيس ميكردند و سپس مايع ديگری به نام نفت برآن ميافزودند. آنگاه تيرهای جنگي خود را درآن گذارده، آتش ميزدند و به طرف دشمن پرتاب ميكردند و دقت ميكردند كمان را آهسته رها كنند تا تير به سرعت پرتاب نگردد و آتش آن خاموش نشود. اين تيرها به هرجا ميرسيد، ايجاد آتشسوزی میكرد و آتش آن با آب خاموش نميشد و فقط ريگ و شن آن حريق را ميخواباند.» دويست سال بعد از آن ايرانيان هنگام دفاع قلعه پترا واقع در قفقاز با اسلحههای نفتي روميان را ميراندند.
پروكوبيوس مورخ امپراتوري بيزانس (قرن هشتم ميلادی) در تاريخ جنگها چنين نوشته است: «ساخلوی ايرانی كوزههاي بسياري كه از گوگرد و قيرانباشته شده بود آتش زدند و به طرف روميان پرتاب كردند و توانستند بدان وسيله حريقي راه بيندازند كه تقريبا همهچيز را بسوزاند» این اطلاعات، که از مجموعه پژوهشهای لاکهارت جمعآوری شده، اطلاعات تاریخی ناب از وجود و کاربرد نفت در ایران باستان را به تصویر کشیده که الهام بخش پژوهشگران امروزی شده است.
یونس صادقی
منابع و ماخذ:
پلوتارك، حيات مردان نامي، ج1، ترجمه رضا مشايخي، انتشارات علمي فرهنگي، تهران، 1369
فاتح، مصطفي، پنجاه سال نفت ايران، انتشارات شركت سهامي چهر، تهران، 1335
هرودوت، تواريخ، ترجمه وحيدمازندراني، انتشارات فرهنگستان ادب و هنر، 1356
بدون دیدگاه