سینا ظفریان
نشریه الکترونیک جهان گردش– هدف گردشگری صلح کاهش علل ریشه ای موقعیت هایی است که خشونت اجتناب ناپذیر تلقی می شود. این جایگزینی برای سایر شیوه های گردشگری نیست، بلکه هدف آن ترویج توسعه پایدار و صلح مثبت از طریق گردشگری است [1]. با این حال، قبل از اینکه نگاهی کامل به این مفهوم نسبتاً جدید داشته باشم، ارزش درک این را دارد که گردشگری به چه معناست و چگونه آن به عنوان یک صنعت در چند دهه گذشته تکامل یافته است. طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری (WTO)، «گردشگری شامل فعالیت های افرادی است که به منظور تفریح، کسب و کار و سایر مقاصد خارج از محیط معمول خود برای مدتی بیش از یک سال به سفر می روند یا اقامت می کنند». محققین و پروفسورهای سوئیسی گردشگری، هونزیکر و کراپف، گردشگری را به عنوان «مجموع پدیدهها و روابط ناشی از سفر و اقامت افراد غیر مقیم، تا زمانی که به اقامت دائم منتهی نشود و به فعالیتهای درآمدزا مرتبط نباشد» تعریف میکنند. [3]. این دو تعریف نشان دهنده ویژگی های خاصی از گردشگری است که آن را از سایر اشکال سفر متمایز می کند.
گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین صنایع جهان در شش دهه گذشته به سرعت رشد کرده است. این امر برای کاهش بیکاری، ارتقای رشد اقتصادی و ترویج حفظ منابع طبیعی و تبادل فرهنگی اهمیت زیادی دارد [4]. آمار تعداد گردشگران بین المللی نشان می دهد که این صنعت از 25 میلیون در سال 1950 به 800 میلیون در سال 2005 ادامه داده است. تخمین زده می شود که این صنعت تا سال 2020 به 1.56 میلیارد گردشگر در سراسر جهان برسد [5].
علیرغم مجموعه تاسف بار مشکلات سیاسی، اقتصادی، طبیعی و بهداشتی که جهان در سال 2009 تجربه کرد، رشد مداوم در ورود گردشگران بین المللی در نیمه پایانی سال مشاهده شد. به طور کلی، گردشگران خالص در سال 2009، 880 میلیون نفر بودند. بر اساس تعداد مشکلات جهانی که در سال 2009 رخ داد، این رقم فراتر از انتظار بود [6].
از نظر «درآمدهای ارزی»، گردشگری به منبع اصلی درآمد بسیاری از کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان تبدیل شده است. در بیشتر کشورهای توسعه نیافته جهان، گردشگری در مقایسه با تولید سایر کالاها و خدمات، سهم بزرگی از اقتصاد آنها را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، گردشگری در بسیاری از اقتصادهای کمتر توسعه یافته سریعتر از سایر بخش ها رشد می کند [7]. به این دلایل، گردشگری این پتانسیل را دارد که نقطه شروع مهمی برای بهبود اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعه نیافته باشد که به دلیل بحران اقتصادی جهانی از بیکاری شدید رنج می برند.
بحث گردشگری صلح آمیز
اخیراً، علاقه زیادی به تحقیق در مورد پتانسیل گردشگری برای صلح از سوی موسسات گردشگری جهانی، و همچنین دانشگاهیان و دیگر متخصصان شاغل در صنعت گردشگری، عمدتاً به دلیل برجستگی گردشگری به عنوان یک صنعت جهانی، شده است. فرض اصلی پشت مفهوم گردشگری صلح این است که وقتی مردم به طور مکرر به سراسر جهان سفر می کنند، به آنها کمک می کند تا در مورد افراد جدید، فرهنگ ها، ارزش ها و غیره بیاموزند. این تجربه می تواند درک متقابل بین افراد ساکن در مناطق مختلف را افزایش دهد. زمینه فرهنگی علاوه بر این، چنین سفرهایی برای اقتصاد و سیاست کشور میزبان نیز مفید است [9].
با این حال، دیدگاه مخالفی وجود دارد مبنی بر اینکه گردشگری مولد صلح نیست، بلکه «نفعکننده صلح» است. گردشگری تنها در مناطقی امکان پذیر است که صلح وجود داشته باشد؛ در مناطق جنگی وجود ندارد و در مناطقی که درگیری و تنش زیاد وجود دارد، به شدت کاهش می یابد [10]. علاوه بر این، گردشگری به عنوان راهی برای بهره برداری از مردم و مقاصد محلی از طریق «کالاسازی» فرهنگ محلی دیده شده است. این دیدگاه گردشگری را راهی جدید برای تداوم سلطه غرب در کشورهای در حال توسعه می داند. طرفداران این دیدگاه استدلال می کنند که گردشگران از جهان کمتر توسعه یافته تمایل دارند از شمال و غرب ثروتمندتر از جنوب کمتر توسعه یافته بیایند. بنابراین در کشورهای در حال توسعه، گردشگران بسیار کمتری از کشورهای در حال توسعه از کشورهای فقیرتر از گردشگران کشورهای توسعه یافته ثروتمندتر بازدید می کنند. این امر باعث شده است که منتقدان استدلال کنند که این رابطه “ارباب/خدمتکار” را ایجاد می کند [11].
یک سوال کلیدی که باید به آن پاسخ داد این است که چگونه می توان گردشگری جهانی را برای کمک به حفظ صلح فعال در سراسر جهان طراحی کرد.
واضح است که مخالفان مفهوم گردشگری صلح آمیز حاضر به پذیرش گردشگری به عنوان منبع صلح نیستند. به گفته آنها، گردشگری در مناطقی که آرامش وجود ندارد، شکننده است و گردشگران معمولاً تنها در صورتی از این مکان ها بازدید می کنند که خشونت در آن مکان ها وجود نداشته باشد [13]. بنابراین، آنها به درستی استدلال می کنند که گردشگری یک گزینه پیشگیری موثر برای خشونت مستقیم در درگیری نیست.
با این حال، طرفداران گردشگری صلح آمیز استدلال می کنند که گردشگری می تواند از خشونت ساختاری، که اغلب با درگیری های طولانی همراه است، جلوگیری کند. به نظر می رسد گردشگری بیشتر برای «پیشگیری ساختاری» تعارض کاربرد دارد تا برای پیشگیری مستقیم از خشونت. پیشگیری ساختاری بر جلوگیری از توسعه یا تشدید علل اصلی تعارض تمرکز دارد. این روش با سایر اشکال پیشگیری از مناقشه معروف به “پیشگیری مستقیم” یا “پیشگیری عملیاتی” متفاوت است و شامل فعالیت هایی مانند میانجیگری، مذاکره، داوری، هشدار اولیه و واکنش زودهنگام است. با این حال، پیشگیری ساختاری تا حد زیادی مترادف با بلند مدت است. هدف صلحسازی بلندمدت رسیدگی به شکافهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که تأثیرات بلندمدتی بر دامن زدن به خشونت آشکار دارد [14]. برنامه های گردشگری با مدیریت خوب می تواند با کاهش برخی از علل ساختاری مرتبط با خشونت به ایجاد صلح کمک کند. این گزاره را می توان با بررسی ارتباط گردشگری با برخی از تئوری های شناخته شده صلح سازی آزمایش کرد.
برای مثال، تئوری صلح لیبرال یکی از الگوهای اصلی تأثیرگذار بر بیشتر شیوه های صلح سازی است. این تئوری بیان می کند که دموکراسی سازی و بازارهای آزاد در مناطق درگیری منجر به صلح بلندمدت می شود [15]. با این حال، به دلیل بازاریابی آزاد “مبتنی بر سود”، بسیاری از شرکت های بزرگ گردشگری ملی و فراملی از منابع، نیروی کار و محیط زیست بسیاری از کشورهای در حال توسعه و جوامع محلی آنها بهره برداری می کنند. این یکی از معایب اصلی گردشگری است و منشأ انتقادات بسیاری علیه آن است [16]. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حتی اگر گردشگری از طریق بازاریابی به تغییرات ساختاری دست یابد، ممکن است راه مناسبی برای جلوگیری از خشونت ساختاری و تقویت صلحسازی نباشد.
از سوی دیگر، نظریه صلح مثبت گالتونگ به خوبی توضیح می دهد که گردشگری چگونه کار می کند. برخلاف نظریه صلح لیبرال، نظریه صلح مثبت از تحمیل یک سیستم سیاسی یا اقتصادی خاص بر یک کشور میزبان حمایت نمی کند. در عوض، بر اهمیت همکاری و سیاست های صلح سیاسی، اقتصادی و فرهنگی پایدار برای کاهش یا حذف خشونت مستقیم، ساختاری و فرهنگی تأکید می کند. در سطح ساختاری، صلح فعال به معنای ایجاد یک پایه اقتصادی خودپایدار است. در سطح فرهنگی، این نظریه از ایجاد مشارکت های برابر و سالم بین مردم و جوامع صحبت می کند. به طور کلی، این نظریه به جای تحمیل نهادهای کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه، از مشارکت جهانی با حذف همه اشکال خشونت حمایت می کند [17].
گردشگری صلح بیانگر اهمیت داشتن «آرامش مثبت» است، نه فقط حذف خشونت مستقیم [18]. برای کاهش اثرات منفی و ترویج گردشگری به عنوان یک صنعت پایدار، سه بخش اصلی باید با هم کار کنند و هماهنگ شوند. اولاً «جامعه میزبان» باید به کیفیت خدماتی که به گردشگران ورودی ارائه می کنند توجه بیشتری داشته باشد و مسئولیت حفاظت از محیط اطراف (اکوسیستم) را بر عهده بگیرد. دوم، دولت باید توسعه زیرساخت های لازم را فراهم کند و باید “مکانیسم های نظارتی” لازم را برای محافظت از صنعت در برابر توسعه و تخریب محیط زیست اجرا کند. در نهایت، ذینفعان خارجی باید از ابتکارات محلی از طریق سرمایه گذاری حمایت کنند، یا حمایت لازم را برای رشد کیفی گردشگری ارائه دهند [19]. گردشگری فرصت های درآمدزایی را برای جوامع فراهم می کند، حتی اگر آنها از نظر اقتصادی فقیر اما از نظر فرهنگی غنی باشند. پتانسیل ایجاد فرصت های شغلی مستقیم و غیرمستقیم برای تعداد زیادی از افراد از طبقات مختلف اجتماعی از جمله فرصت های شغلی پاره وقت و فصلی برای بسیاری از افراد را دارد. گردشگری همچنین می تواند درآمد تکمیلی را برای کسانی که قبلاً مشاغل دیگری دارند فراهم کند. در مجموع، این شبکه وسیع فرصت های شغلی می تواند برای بخش های مختلف جامعه درآمد ایجاد کند [20]. تولید درآمد که منجر به درآمد سرانه بالاتر می شود، یکی از عوامل پیشگیرانه است که تشدید درگیری های داخلی را تعدیل می کند. به ویژه، درآمدهای پایین منجر به افزایش نابرابری اجتماعی می شود و اگر این نابرابری ها بر اساس خطوط نژادی باشد، می تواند به ناآرامی های اجتماعی بیشتری منجر شود. بنابراین، نابرابری درآمد ممکن است جوامع را به سمت نابرابری های ساختاری بیشتری سوق دهد و طول مدت جنگ داخلی فعلی را طولانی تر کند [21]. به همین دلیل، می توان ادعا کرد که گردشگری یک گزینه امیدوارکننده برای کشورهای در حال توسعه برای کاهش خطر احتمالی منازعات داخلی است.
علاوه بر این، گردشگری می تواند روابط دولت با دولت، دولت-شهروند خصوصی، و شهروند با شهروند را بهبود بخشد [22]. این اشکال روابط را می توان دیپلماسی مسیر 2 در نظر گرفت، به این معنی که آنها مکمل دیپلماسی دولتی یا سطح بالاتر هستند. انتشار دانش و اطلاعات در مورد فرهنگ ها، جوامع و دیدگاه ها از طریق این سطوح روابط در این شکل از دیپلماسی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین می توان گفت که گردشگری می تواند روابط بین المللی را در همه سطوح بهبود بخشد [23]. علاوه بر آغاز پروژه های گردشگری برای توسعه زیرساخت ها (فرودگاه ها، جاده ها، سیستم های آب و فاضلاب بهبود یافته و غیره)، پروژه های گردشگری نه تنها برای گردشگران بلکه برای مردم محلی نیز مفید است. یکی دیگر از اهداف اصلی گردشگری صلح آمیز عبور از مرزهای قومی، نژادی و منطقه ای است [24]. این در واقع به پیشنهادهای تمدنی جهانی ارائه شده توسط نظریه صلح مثبت برای بهبود مشارکت های جهانی مربوط می شود [25].
جایگزین هایی برای کاهش اثرات منفی
گردشگری در مقیاس بزرگ در یک منطقه خاص قطعا می تواند اثرات منفی و مثبت داشته باشد. با این حال، اگر بتوان اثرات منفی را شناسایی کرد، می توان آنها را کاهش داد و گزینه های مناسب تری را برنامه ریزی کرد. به عنوان مثال، “اکوتوریسم” به عنوان یک پاسخ توسعه یافته است [26]. اکوتوریسم به عنوان «سفر مسئولانه به مناطق طبیعی که محیط زیست را حفظ می کند و رفاه مردم محلی را بهبود می بخشد» تعریف می شود [27]. در حین توسعه این مفهوم از گردشگری مسئولانه، بسیاری از گردشگران از اثرات خارجی منفی مانند تخریب محیط زیست و تغییرات اجتماعی مخرب آگاه شده اند. بررسیها نشان میدهد که بیشتر گردشگران کشورهای غربی ترجیح میدهند جوامع کشور میزبان را توانمند ببینند و منابع طبیعی را در نتیجه هزینههایشان در مقاصد گردشگری محافظت کنند. به همین ترتیب، تمایل گردشگران برای گسترش آگاهی فرهنگی و مشارکت در فعالیتهای تعاملی فرهنگی نیز در حال افزایش است [28]. به طور کلی، جوهر این شکل نسبتاً جدید گردشگری، ایجاد روابط سالم بین مردم با فرهنگهای مختلف و بین مردم و محیط اطرافشان است. یکی از مزایای اصلی اکوتوریسم حفظ منابع طبیعی برای نسل های آینده است. این واقعا می تواند به دستیابی به اهداف توسعه هزاره کمک کند. اکوتوریسم همچنین می تواند از آثار فرهنگی، «سنت ها، فولکلور» و غیره محافظت کند [29].
زنان یکی دیگر از ذینفعان گردشگری هستند. بسیاری از زنان در صنایع دستی کار می کنند. گردشگری تقاضا برای چنین محصولاتی را به میزان قابل توجهی افزایش داده و در نتیجه درآمد این زنان را افزایش داده و فرصت های شغلی بیشتری را فراهم کرده است. این به زنان حاشیهنشین فرصتی برای ایجاد درآمد و نظر در نحوه خرج کردن درآمد خانوار میدهد. مزیت دیگر این است که محدودیت سنی برای این مشاغل وجود ندارد. سالمندانی که شغل دیگری پیدا نمی کنند می توانند صنایع دستی بسازند و بفروشند. بنابراین، گردشگری به دستیابی به اهداف توسعه هزاره مرتبط با برابری جنسیتی نیز کمک می کند [30].
علاوه بر این، تاکید بر ارزش آموزشی گردشگری بسیار مهم است. از طریق سفر، گردشگران می توانند درک خود را از کشورها و فرهنگ های دیگر افزایش دهند و رابطه خود را با آن کشورها از دریچه جدیدی ببینند. تنظیم اشکال جدید روابط مهمان و میزبان می تواند رابطه ارباب و خدمتکار در گردشگری را کاهش دهد، به ویژه از طریق اقامتگاه های نوآورانه، مانند ترتیب دادن اقامتگاه برای گردشگران [31].
به طور کلی، برنامه ریزی صحیح گردشگری می تواند به گردشگری پایدار منجر شود که بسیاری از عوامل ساختاری مرتبط با تعارض را کاهش می دهد. گردشگری پایدار مستلزم برنامه ریزی دقیق و مشارکت ذینفعان کلیدی در تمام سطوح جامعه است. این امر مستلزم تخصیص مناسب منابع برای رفع نیازهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با حفظ وضعیت خوب محیط طبیعی است [32]. اگر این کار انجام شود، منافع صنعت گردشگری بسیار بیشتر از هزینه ها خواهد بود.
منابع
[1] Ian Kelly. Introduction to Peace through Tourism, IIPT Occasional Paper No.1,2006,http://www.iipt.org/educators/OccPap01.pdf
[2] Charles R. Goeldner, J. R. Brent Ritchie. Tourism: principles, practices, philosophies. (New Jersey: John Wiley & Sons, Inc, 2006), 7
[3] A. K. Raina, Dr. S. K. Agarwal. The essence of tourism development: Dynamics, Philosophy, and Strategies. (New Delhi: Sarup & Sons, 2004), 8
[4] Martha Honey, Raymond Gilpin. Special Report on “Tourism in the Developing World: Promoting Peace and Reducing Poverty”. (Washington DC: United State Institute of Peace, 2009) link
[5] The International Ecotourism Society, Global Ecotourism fact sheet (Washington DC: TIES, 2006) Link
[6] World Tourism Organization, Tourism Outlook 2010, Issue 1, Link
[7] See: Ecotourism Society.
[8] See: Tourism Outlook 2010
[9] See: Louis J. D’ Amore, Tourism A Vital Force for Peace, Tourism Management volume 9 issue 2 1988.
[10] See: Stephen W. Litvin. Tourism: The World’s Peace Industry?Journal of Travel Research. 37:63 http://jtr.sagepub.com/cgi/content/abstract/37/1/63
[11] Daniel Etter. Situational Conditions of Attitude Change within Tourism Settings: Understanding the Mechanics of Peace through Tourism. IIPT Occasional Paper No. 11, 2007 http://www.iipt.org/educators/OccPap11.pdf
[12] See further: IIPT Occasional Paper No 11
[13] See: Litvin,
[14] See: Andreas Wenger, Daniel Möckli. Conflict prevention: the untapped potential of the business sector. (London: Lynne Rienner Publishers, 2003), pp 35-36
[15] Alex J. Bellamy, Paul Williams, Stuart Griffin. Understanding Peacekeeping, (Cambridge: Polity Press, 2010) pp 23-24
[16] Ian Kelly, Peace Through Tourism: A SWOT Analysis, IIPT Occasional Paper No. 2, 2006http://www.iipt.org/educators/OccPap02.pdf
[17] Johan Galtunng. Peace by Peaceful Means: Peace and Conflict, Development and Civilization. (London: SAGE Publications, 1996)
[18] See: Johan Galtunng.
[19] Martha Honey, Raymond Gilpin. Special Report on “Tourism in the Developing World: Promoting Peace and Reducing Poverty”. (Washington DC: United State Institute of Peace, 2009) Link
[20] See: Honey, Gilpin
[21] Paul Collier, Anke Hoeffler & Mans Soderbom.On the Duration of Civil War, Centre for the Study of African Economies, Department of Economics, University of Oxford. Journal of Peace Research 2004http://jpr.sagepub.com/cgi/content/abstract/41/3/253
[22] Ian Kelly. Tourism and the Peace Proposition, IIPT Occasional Paper No. 10 2006 http://www.iipt.org/educators/OccPap10IKelly.pdf
[23] See: Johan Galtunng.
[24] See: Kelly, Peace Proposition
[25] Galtung pp.3
[26] See: Honey & Gilpin
[27] See: Ecotourism Society.
[28] See: Ecotourism Society
[29] See: Honey,Gilpin
[30] See: Honey,Gilpin
[31] See: Kelly, Peace Proposition
[32] Lisa Mastny. Traveling Light, New Paths forInternational Tourism,World Watch Paper 159. 2001
بدون دیدگاه