نشریه الکترونیک جهان گردش- از اوایلی که در صنعت گردشگری کارم رو شروع کردم، اغلب کارفرمایان در اون دوره( ۷۶-۷۴) اهم اولویت شون پرسنل بود،و جذاب ترین قسمت آن آموزش پرسنل بود،که واقعا براشون خیلی مهم بود،یادم هست که حتی خود کارفرما یا مدیر کل در آموزش پرسنل یا شرکت می کردند،یا آموزش دیده بودند.و اساتید نیز آموزش های کاربردی می دادند(آقای دکتر عالی نژاد، خانم دکتر شکوهی،عالیجناب مريخ و …) درک آموزش و کاربردی بودن آن بالاترین وظیفه استاد بود.
قوانین طبق استاندارد بین المللی اعمال می شد،نه سلیقه فردی؛حتی سازه ها نیز روح داشتند.
خلاصه که کار کردن و زندگی کردن با لذت جاری بود.
در حال حاضر نه دیگه آموزش ها کاربردی است، نه درک آن اهمیت بالایی دارد،مهم داشتن مدرک است، نه درک؛
آموزش و ارتقا و رشد،دیگر برای کارفرمایان هزینه محسوب می شود،نه سرمایه گذاری.
با اینکه قبول دارم،بعضی از مشاورها بیشتر شبیه محاور هستند،(تئوری خوب بلدند اما اجرائی متاسفانه هیچی)و راه اندازها نیز چاه انداز شدند، اما متاسفانه باید قبول کرد که کارفرما نیز کاربرما شده اند؛ این در حالی است که جهت مشاوره و راه اندازی در ابتدا کارفرما با خواهش های متعدد پای قرارداد می نشیند،
یک مشاور را نعمت الهی می خواند،از تمامیت آن استفاده می کند، و مشاور یا راه انداز با تمام چالش هایی چون تحمیل سلیقه فردی،توجیه استاندارد کاری و … با کارفرما دست وپنجه نرم می کند،اما همچنان سر تعهدات خودش نیز پایبند است.اما کار فرما عموما هر چقدر به بهره برداری نزدیک می شود،یادش خواهد رفت که در زمینه سرمایه گذاری اش تخصصی نداشته است. و این تازه اول ماجراست.
مشاور می کوشد تا آیتم شناسی قسمت ها رو نسبت به کانسپت داشته باشد،اما کارفرما سلیقه شخصی و غیر اصولی خود را اولویت می داند؛
کارفرما کافی است که به بهره برداری وفروش برسد، آنوقت است که تمام کارها را به نام خودش ثبت میکند
و از یاد برده است که از روز اول هیچ چیزی در این کانسپت نمیدانسته است.و احساس میکند که از این قسمت به بعد خودش میتواند ادامه کار را انجام دهد اما دریغ از آنکه تمام این مسیر زحماتش به دوش شخص دیگری بود به نام استارتر یا همان راه اندازبوده،
وی بود که از نقشه کشی اولیه،استفاده از نوع مصالح،دیزاین و طراحی، تجهیزکردن، امکانات جانبی، فرنیش های متفاوت، هارمونی رنگ ها، منابع انسانی،حسابداری ومالی،انبار مرکزی،بازاریابی مراکز خرید نقدی و اعتباری و حتی آموزش تمامی قسمت ها و درکل سیستم سازی کامل مجموعه اش را انجام داده است.او در تفکر چون مشتری دارد،چون فروش دارد،احساس موفقیت می کند،آنهم فقط از جانب سرمایه گذاری اش،و وقتی می بیند که تورم کالا،بسیار چشم گیر است، به جای قیمت گذاری صحیح،از کیفیت کم می کند،برای اینکه توقعات هر چند کم نیروی قدیمی خود را اجابت نکند،وی راحذف می کند،مشتری برای اینکه از دست نرود،اجازه هر کاری به او داده می شود.و بسیاری موارد دیگر. این در حالی است که یک کارفرما از التماس جهت همکاری یک مشاور به ادعای این رسیده است که خودش می تواند همه کارها را ادامه دهد. کما اینکه بعد از مدتی به خود می آید که بدهی های مراکز خرید دارد،مشکلات جذب نیرو در استخدام نیروی انسانی دارد،و خیلی مسائل مهم دیگر. برای اینکه خود را اثبات کند،شروع به فروش لوازم دیگر از منزل و شرکت و … می کند،که فقط کم نیاورد،حتی دست به نزول هم می زند،در صورتی که اینها مواردی است که فرد و مجموعه اش را دچار مرگ تدریجی می کند..و او بی خبر از این اتفاق !
و اینجا تازه شروع ماجرای دردناکی است،که اغلب غیر قابل برگشت و جبران است،پس وی دنبال شریک میگردد یا تمایل به واگذاری دارد و اگر نتیجه نگیرد،
خطرناک و خطر ساز می شود، و ادامه ماجرا ..
فلذا کارفرمای گرامی،اول در در انتخاب مشاور دقت، بررسی و تحقیق کنید،(که مبادا خود مشاور نیاز به مشاور دیگری داشته باشد) و بعد از انتخاب و بستن قرارداد و مشخص نمودن تارگت های متفاوت،و در خواست های اجرائی،همراه با مدت زمان مشخص جهت راه اندازی،و تمام اِلمان های لازم،به وی گوش داده و کار را به او با خیالی آسوده بسپارید؛ مشاور یا راه انداز نسبت به نوع کارش عموما سرکارگر ساخت و ساز شما نیستند،آنها تلاشگران مظلومی هستند،که متعهد بر عدم هدر رفت سرمایه شما می شوند. باید تلاش کنند،و این حداقل وظیفه کارفرماست تا از وی، همیشه تشکر وقدردانی نماید.
در پایان اشاره کوتاهی میکنم به حداقل وظایف یک مشاور یا راهانداز(استارتر) :
وی باید دانش و تجربه اجرایی را توأمان داشته باشد، سابقه کار و قدمت اجرایی داشته باشد، دلسوز و برنامه ریز موفقی باشد تا با تمام سرمایه شما سرمایهگذاری نکند، بلکه اندکی را برای ابتدای بهرهبرداری سیو نگه دارد، برای وی نباید مساحت و کانسپت کارتان مطرح باشد بلکه یک راهانداز مجرب در هر مساحتی با هر کانسپتی امکان انجام کار
تا مرحله بهرهبرداری و آموزش را دارد، برنامهریزی صفر شروع تا ۱۰۰ پایان را به عهده دارد… با آرزوی موفقیت برای تمام کارفرمایان،سرمایه گذاران،مشاور ها و استارتر های عزیز..
سرمایهگذاری صحیح در آموزش،امکان برگشت سرمایهگذاری اصلی را در مدت کوتاهتری فراهم مینماید،پس آموزش اصولی را همیشه جدی بگیریم.
@javad_rajabi1980
بدون دیدگاه