نشریه الکترونیک جهان گردش
● سمرقند بودیم ..
همه جوره داشتیم لذت می بردیم، اونقدر هوا و فضا خوب بود که احساس میکردیم دیگه چیزی کم نیست، در همین حین دو تا خانومِ کوچولو وقتی فهمیدن ایرانی هستیم اومدن جلو و شروع کردیم گپ زدن. از یکیشون خواستم برامون به یادگار یه شعر بخونه..
● این دختر همه رو شگفت زده کرد،
(از صفحه مرتضی کوثری)
/گروه گردشگری تهران
@jahanegardesh
بدون دیدگاه