ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ و ﺗﻮرﯾﺴﻢ درﻣﺎﻧﯽ ﯾﮑﯽ از ﺣﻮزهﻫﺎﯾﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽتواﻧﺪ ﻧﻘﺸ ﺑﺴﺰایی در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﯾﻔﺎ کند. اما در سالیان اخیر موج هجوم گردشگران عرب به مشهد برای انجام امور درمانی و زیبایی این شهر را فارغ از فضای مذهبی تبدیل به بهشت دلالان حوزه سلامت کرده که در نوع خودش جالب توجه است.
ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ و ﺗﻮرﯾﺴﻢ درﻣﺎﻧﯽ ﯾﮑﯽ از ﺣﻮزهﻫﺎﯾﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽتواﻧﺪ ﻧﻘﺸ ﺑﺴﺰایی در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﯾﻔﺎ کند. اما در سالیان اخیر موج هجوم گردشگران عرب به مشهد برای انجام امور درمانی و زیبایی این شهر را فارغ از فضای مذهبی تبدیل به بهشت دلالان حوزه سلامت کرده که در نوع خودش جالب توجه است.
این که تورسیم در کشور ما رونق بگیرد قطعا اتفاق مبارکیست اما وقتی میشنویم که اولویت اغلب مراکز درمانی در این شهر با خارجیهاست و هموطنانمان را در صف قرار میدهند تاسف میخوریم. به هر صورت دلالی سلامت هم در مشهد اوج گرفته و از قضا قرار است دلالان را ساماندهی کنند و ظاهرا قرار است روند گردشگری سلامت در این جهت تقویت شود!در همین ارتباط روزنامه شرق در گزارشی به قلم «مهسا کسنوی» وضعیت کلینیکهای زیبایی و نقش پررنگ واسطهها در قطب گردشگری سلامت را بررسی میکند:
همه ما با شنیدن اسم «مشهد» به یاد زیارت امام هشتم میافتیم. اما این شهر توریستی مثل تمام شهرهای زیارتی در سراسر جهان، قابلیتهای گردشگری دیگری هم دارد. کشورهای همسایه و عربزبان، مشهد را بهعنوان اولین مقصد خود برای کارهای درمانی و علیالخصوص عملهای زیبایی انتخاب میکنند. استفاده از این قابلیت در روزهایی که اپیدمی کرونا، صنعت گردشگری دنیا را فلج کرده است، میتواند مرهمی بر زخم اقتصادی کشور باشد. اوضاع گردشگری سلامت در شهری که در طول سالهای متمادی میزبان بیشترین گردشگران سلامت بوده، چگونه است؟
مراجعان عربزبان موج میزنند
فقط پنج دقیقه حضور در پارکینگ بزرگ جلوی محوطه کافی است تا با شمار درخور توجهی از مردانی با سرهای باندپیچیشده و زنانی با بینیهای گچگرفته مواجه شوید. پارکینگی که ماشینهای مدلبالا یکی پس از دیگری در آن توقف میکنند و افرادی که از آنها پیاده میشوند، با زبان عربی با هم سخن میگویند. در اینجا احساس میکنید در ایران نیستید و در یکی از کشورهای عربزبان ایستادهاید. اما اینجا پارکینگ یکی از کلینیکهای زیبایی در مشهد است که به صورت تخصصی با توریستهای عربزبان کار میکند. از در که داخل میشوید، احساس ورود به یک هتل را خواهید داشت. یک خانم که به زبان عربی مسلط است، در همان ابتدا منتظر گردشگران است تا آنها را راهنمایی کند. اگرچه هرکسی که به اینجا میآید، تنها نیست و یک لیدر همراه خودش دارد که مثل عقاب مواظب مشتریاش است.
از کاشت مو تا پیکرتراشی
در آسانسور دو نفر از کارکنان کلینیک سخت مشغول صحبت هستند. وارد بحثشان میشوم و از آنها درباره اوضاع کلینیک و میزان مشتریهای عربزبانی که دارند، میپرسم. یکی از آنها میگوید: «اینجا بیشتر مشتریهایمان، چیزی حدود ۸۰ درصد، شهروندان عربزبان هستند. البته کلینیک ما به صورت تخصصی با عربها کار میکند و بقیه کلینیکها اینجوری نیستند. بیشتر مشتریهای ما از عراق و کویت میآیند. اغلب مردها برای کاشت مو و زنها برای عملهای زیبایی بدن مثل پیکرتراشی، لیپوماتیک، ابدومینوپلاستی، لابیاپلاستی و عمل بینی مراجعه میکنند. البته تزریق ژل و فیلر و بوتاکس و لیفت صورت و شقیقه و کاشت ابرو هم از کارهایی است که برای دستگرمی انجام میشود. توریستها معمولا به دنبال انجام کارهایی هستند که ماندگاری بیشتری دارد و لازم نیست برای تمدید آن شش ماه دیگر برگردند».
در هر بار مراجعه ۱۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار
حالا که به خاطر سفر آسانسوریمان کمی رفیق شدهایم، از آنها میپرسم: «معمولا هر گردشگر عرب در هر بار حضورش در کلینیک چقدر هزینه میکند؟» دختر ابرویی بالا میاندازد، به رفیقش نگاه میکند و میگوید: «حداقل یک ورق. اما تا ۳۰ ورق هم میشه». دوستش که متوجه سردرگمیام شده، لبخند ریزی میزند و میگوید: «ما به هر صد دلاری میگوییم یک ورق». با این حساب، در هر بار مراجعه یک توریست عرب بین صد تا سه هزار دلار پرداخت میکند که رقمی بین سه تا ۹۰ میلیون تومان است.
اینجا کسی پاسخگو نیست
از قسمت پذیرش کلینیک میخواهم که مرا به مدیریت معرفی کند تا درباره لیدرها و مراجعین خارجی صحبتی داشته باشیم. سرانجام بعد از یک هفته انتظار، در حالی که میخواهند سؤالات قبل از جلسه حضوری برایشان ارسال شود، اینگونه پاسخ میدهند: «سؤالات شما را بررسی کردم، این سؤالات دردی از جامعه دوا نمیکند. من حاضرم با شما مصاحبه کنم به شرطی که سؤالاتی که خودم مطرح میکنم، از من پرسیده شود».
این آقای مدیر پس از شنیدن پاسخ منفی مبنی بر طرح سؤالات پیشنهادی توسط وی، از پاسخ به سؤالات امتناع کرد و گفت: «با مسئولان صحبت کنید خانم، من حرفی ندارم».
بازار مترجم در مشهد داغ داغ است
این کلینیک چهار مترجم دارد که همگی دخترهای زیبا و حدودا ۲۵ تا ۳۵ سال هستند که عربی را مثل زبان مادری صحبت میکنند. اغلب آنها از عربزبانهای جنوب کشور هستند که سودای کسب درآمد و پولدارشدن، آنها را به مشهد کشانده است. برخی از این مترجمها نقش لیدر را هم ایفا میکنند و به ازای هر مشتری عرب که از طریق فضای مجازی جذب کنند، درصد میگیرند. برخی دیگر فقط کار یک مترجم را انجام میدهند و به مراجعان عرب کمک میکنند.
در مراکز گردشگرپذیر اولویت نیستیم
یک دختر ایرانی که فهمیده خبرنگار هستم و بخشی از حرفهایم را با خانم مترجم شنیده، داوطلبانه میخواهد که گپوگفتی داشته باشیم. او که مشتری پروپاقرص کارهای زیبایی است و حتما باید هر چند ماه یک بار ژل و بوتاکسش را تزریق کند، میگوید: «من نصف کلینیکهای زیبایی این شهر را رفتهام؛ اما هیچ وقت دوست ندارم به مراکزی که توریستهای عرب به آنجا رفتوآمد دارند بروم؛ چون رفتار کارکنان این مراکز بهوضوح با ما ایرانیها درست نیست و اولویت اصلیشان مراجعان خارجی هستند. رفتار آنها طوری است که انگار ما شهروند درجه دو هستیم». او درباره یکی از تجربههایش میگوید: «ماه پیش به یک مرکز زیبایی رفتم و با وجود اینکه چندین ساعت منتظر مانده بودم تا نوبتم شود، یک آقا که لیدر بود با چند توریست عرب از راه رسید، با کارمند بخش خوشوبشی کرد و بدون معطلی وارد شد و کارش را انجام داد و من همچنان یک ساعت دیگر منتظر بودم تا نوبتم شود. تجربههای این شکلی برایم چندین بار تکرار شده و حس پایینبودن از لحاظ اجتماعی را به من منتقل میکند».
شرکتهای گردشگری سلامت
با مدیر داخلی یکی از کلینیکهای معروف مشهد تماس میگیرم و از او میخواهم از تجربهاش درباره گردشگران سلامت و مدیریت کلینیکها بگوید. او که ۱۳ سال است در کلینیکهای زیبایی مشغول به کار است، در این زمینه پاسخ میدهد: «کلینیکهای زیبایی در مشهد به دو دسته تقسیم میشوند، دسته اول تمرکز خود را بر روی جذب مشتری ایرانی میگذارند؛ اما دسته دوم که به دنبال درآمد بیشتری هستند، تمرکز خود را بر روی جذب مراجعان خارجی و عموما عربزبانها میگذارند. این نوع کلینیکها، برای داشتن درآمد بالا، هزینههای زیادی هم میکنند. برای مثال شرکتهایی را تحت عنوان شرکت گردشگری سلامت، تأسیس کردهاند که در این مجموعهها، به صورت قانونی به گردشگران با توجه به نیاز درمانیشان کلینیکهای زیبایی و درمانی را پیشنهاد میدهند». او در ادامه به مراکز لاکچری اشاره میکند که صفر تا صد هزینههای بیمار ازجمله مخارج بلیت رفت و برگشت، هتل، داروها، آزمایش، راننده و هماهنگیهای لازم را به صورت یکجا از گردشگر دریافت میکنند و در ازایش به او خدمات لاکچری ارائه میدهند و به قول معروف نمیگذارند آب در دل میهمان تکان بخورد.
جراحی با هدف قبلی است
از او درباره این میپرسم که آیا هدف این گردشگران از ابتدا کارهای درمانی است؟ او پاسخ میدهد: «قطعا اگر جراحی باشد مثل عملهای لاغری، سفر از قبل و با برنامهریزی صورت میگیرد. حتی مشتریهایی داشتیم که یک آشنا را با عکس و هدف عملش فرستادهاند و شرایط را پرسیده و بعد از انجام هماهنگی، خودشان برای جراحی زیبایی به مشهد سفر کردهاند».
گردشگران سعودی و کویتی را از دست دادیم
خانم مدیر داخلی درباره ملیت مراجعهکنندگان میگوید: «تا چند سال قبل و زمانی که با عربستان روابط خوبی داشتیم، بیشتر مراجعهکنندگان ما از عربستان و کویت بودند. این کشورها اوضاع مالی خوبی دارند و از همین طریق ارز خوبی وارد کشور میشد. اما متأسفانه این گردشگران را از دست دادیم و اکنون بیشتر مراجعهکنندگان ما از کشور عراق هستند که از نظر پرداخت کمی با آنها مشکل داریم. مبلغ دریافتی از هر مراجعهکننده خارجی ۳۰ درصد بالاتر از ایرانیهاست که متأسفانه در بیشتر مواقع زیر بار نمیروند».
قیمت دست لیدر است
حالا که بحث قیمتها به میان آمده، او درباره نفوذ لیدرها در بازار گردشگری سلامت میگوید: «در خیلی از کلینیکها ریش و قیچی دست لیدرهاست و آنها به ۳۰ و ۴۰ درصد هم راضی نیستند. برای همین مثلا درباره کاشت قیمت را به لیدر ۳۰۰-۳۵۰ دلار میگوییم و او هر قیمتی که دلش خواست به توریست میگوید که معمولا این عدد بین ۶۰۰-۷۰۰ دلار است. چیزی حدود دو برابر!».
کلینیکها کوچ میکنند؟
بحث ما به افتتاح کلینیکها در کشورهای خارجی کشیده است. از او میپرسم در این خصوص اطلاعاتی دارد؟ این خانم پاسخ میدهد: «سالها پیش حرف از تأسیس کلینیکهای ایرانی در شهرهایی از کشور عراق بود و حتی چند کلینیک ایرانی در این شهرها تأسیس شد، اما بعد از چند وقت و با بالارفتن قیمت دلار، سرمایهگذاران ایرانی که باید تمام هزینهها را به دلار پرداخت میکردند، از تأسیس بیشتر این کلینیکها صرفنظر کردند. اما به تازگی خبر دارم چند کلینیک در مشهد در حال افتتاح شعبههای دوم خود در کشور ترکیه هستند؛ زیرا لیر نسبت به دلار ارزش کمتری دارد و برای سرمایهگذار بهتر است. حتی شنیدهام برخی پزشکان ماهر و متخصص بین ترکیه و ایران و برخی کشورهای عربی مثل عمان در رفتوآمد هستند و آنجا هم کارهای زیبایی انجام میدهند».
پای صحبت پزشک زیبایی
با یک پزشک بنام که بیش از ۲۰ سال سابقه حضور و ارتباط با کلینیکهای زیبایی در شهرهای مختلف ایران را دارد و بهتازگی کلینیک خودش را تأسیس کرده، ارتباط میگیرم و از او درباره تفاوت گردشگری سلامت در شهرهای مشهد، تهران و شیراز، او پاسخ میدهد: «تعداد گردشگران سلامت در این شهرها نسبت به شهرهای دیگر بیشتر است اما تعداد واسطهها هم بیشتر به نظر میرسد. مشهد اوضاع نابسامانتری در مقایسه با شیراز و تهران دارد. در تهران سازماندهی بهتری صورت گرفته و گردشگران تهران را بهخاطر امکانات بالای پزشکی و قیمتهای مناسبتر نسبت به بقیه پایتختهای همسایه انتخاب میکنند. شیراز قطب دوم گردشگری سلامت در ایران است، این شهر پذیرای گردشگران قطری، کویتی و بحرینی است که نسبت به گردشگرانی که به مشهد میآیند، اوضاع اقتصادی بهتری دارند. در این میان بحرینیها به واسطه نزدیکی جغرافیایی، دسترسی راحتتر و ریشه مشترک ژنتیکی که با شیرازیها دارند، این شهر را انتخاب میکنند».
مشهد، بهشت دلالان سلامت
اوایل مرداد است و گرمای هوای این روزها در مشهد طاقتفرساست و انرژی راهرفتن در خیابانهای شلوغ را از شما میگیرد. اما در خیابان احمدآباد مشهد که مرکز مطب پزشکان و کلینیکهای زیبایی است انگار کسی از گرما و ازدحام رنج نمیبرد. وارد این منطقه میشوم. کنار یک خیابان فرعی (پاستور)، چند ایرانی را میبینم که با گردشگران عراقی چنان روان صحبت میکنند انگار در یک کشور عربزبان متولد شدهاند. کمی آنطرفتر چند مرد دلارها را در هوا تکان میدهند و داد میزنند: دلار دلار!
لیدرها، از آژانسهای هواپیمایی تا مطب پزشکان
اینجا مشهد است. بهشت دلالان سلامت که به آنها اصطلاحا لیدر میگویند. لیدرها معمولا کسانی هستند که از جنوب کشور و شهرهای عربزبان به مشهد آمدهاند یا شاید مشهدیهایی که کمی عربی میدانند. این دلالان سلامت معمولا با آژانسهای هواپیمایی یا مطب پزشکان و کلینیکهای زیبایی کار میکنند. در حقیقت آنها صفر تا صد سفر یک توریست عربزبان را بر عهده میگیرند. از خورد و خوراک، هتل، مراکز سیاحتی و زیارتی تا عملهای زیبایی. باید گفت، این کلینیکهای زیبایی هستند که به لیدرها احتیاج دارند و در ازای آوردن هر مشتری به آنها درصد قابل توجهی از هزینه عمل را میدهند.
کلینیکی را معرفی میکنم که بهتر با من کنار بیاید
خودم را به تجمع چند لیدر که در حاشیه خیابان ایستادهاند، نزدیک میکنم و از آنها میخواهم کمی درباره شغلشان حرف بزنند. اما به محض اینکه میفهمند خبرنگارم، حاضر به صحبت نمیشوند. شاید هم حق دارند. چه کسی حاضر است از منبع درآمدی که چشمگیر هم هست با یک به قول خودشان نان آجر کن صحبت کند! از طریق یک آشنا، لیدری را راضی میکنم به چند سؤال هرچند کوتاه درباره شغلش پاسخ دهد.
درآمد دلال بالاتر از پزشک؟
درباره میزان درآمدش، اول از پاسخ طفره میرود اما بعد از کمی فکر میگوید: «خیلی فرق میکند که برای چه کاری باشد و در کجا انجام شود. عدد دقیق نمیتوانم بگویم اما به صورت میانگین حدودا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از هزینه عمل است». رقمی که میگوید تقریبا نصف عددی است که از کارکنان کلینیکها شنیدهام. در گفتوگوهایی که داشتم کارکنان کلینیک ادعا کردند که لیدرها چیزی حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد و حتی ۵۰ درصد از یک عمل را دریافت میکنند. با این حساب، گاهی درآمد یک دلال از پزشک بیشتر خواهد بود.
مشتری، مشتری میآورد
بزرگترین سؤال این است که لیدرها چطور مشتریهای خود را پیدا میکنند؟ آقای لیدر به سؤال اینگونه پاسخ میدهد: «من یکسری مشتری ثابت در کشورهای عربی دارم که از طریق واتساپ با آنها در تماسم، این افراد من را به آشنایانشان معرفی میکنند و از این راه برای من مشتری میآورند. اما لیدرهایی که آشنایی در کشورهای عربزبان ندارند، مجبورند خودشان دنبال توریست باشند. آنها در بازارهای معروف مشهد یا در اطراف حرم میایستند و از این راه گردشگرهایی را که دنبال انجام عملهای زیبایی هستند، جذب میکنند».
شناسنامهدارشدن دلالان
داوود خوششکن، مدیر گردشگری سلامت در مشهد، درباره اوضاع لیدرها و سازماندهی آنها میگوید: «هماکنون حدود پنج هزار تا شش هزار لیدر به شکل غیررسمی در شهر مشهد فعالیت میکنند. یکی دیگر از اقدامات کمیته گردشگری سلامت خراسان رضوی شناسنامهدارکردن دلالان است. این کمیته در نظر دارد تمام کسانی را که در گردشگری سلامت بهصورت دلال فعالیت دارند، شناسایی کرده و برای آنان مجوز صادر و ایشان را ساماندهی کند. این راهکار در حال اجرا بوده و قطعا در آینده نزدیک شاهد اتفاقات خوبی در زمینه سازماندهیکردن این بخش هستیم تا بتوانیم به مهمترین خواسته گردشگران سلامت که تکریم است، به درستی و در شأن شهر زیارتی مشهد پاسخ بدهیم»./اول فارس
بدون دیدگاه