“خانه گردآورنده آثار صوتی ایران” در کرمانشاه، به “خانه معتادان” و “زباله دانی” و محل تجمع “سگ و گربه” تبدیل شده است.

نشریه الکترونیک جهان گردش- خانه تاریخی مرحوم “محمدعلی ابراهیمی” گردآورنده آثار صوتی ایران و از چهره های فرهنگی هنری ایران، در کرمانشاه به “خانه معتادان”، “زباله دانی” و محل تجمع “سگ و گربه” تبدیل شده است.
این بنای تاریخی که گفته می شود در اختیار اموزش و پرورش است، به حال خود رها شده و در حال تخریب است.
جا دارد مسئولان میراث و فرهنگی و آموزش و پرورش کرمانشاه فکری به حال حفظ این بنای قدیمی بکنند.
از اقدام میراث فرهنگی و آموزش و پرورش کرمانشاه در خصوص حفظ یا تغییر کاربری این بنا، اطلاعاتی در دست نیست.
به احتمال زیاد این خانه قدیمی که گفته می شود، هنوز به “ثبت ملی” نرسیده، در انحصار مالکیت خصوصی و یا با مشکلات انحصار ورثه روبروست.
” کتایون مردافکن” راهنما و فعال گردشگری  با ارسال عکس و فیلم از این بنا، با یادآوری این مساله که خانه گلشن ابراهیمی به خانه معتادان تبدیل شده، از اینکه این بنا بدون توجه مسئولان ذیربط به حال خود رها شده و در حال تخریب است، انتقاد کرده است.
وی همچنین با ارسال زندگینامه محمدعلی گلشن ابراهیمی اهمیت خدمات این شخصیت فرهنگی هنری و حفظ خانه قدیمی او را یادآور و خواستار توجه مسئولان ذیربط کرمانشاه به حفظ خانه قدیمی آن مرحوم شده است.
نشریه جهان گردش از توصیحات میراث فرهنگی و آموزش و پرورش کرمانشاه در مورد وضعیت خانه قدیمی مرحوم گلشن ابراهیمی در ارتباط با حوزه ذیربط شان، استقبال می کنید.
خانه تاریخی گلشن ابراهیمی در
کرمانشاه، خیابان وزیری، گذرمعتضدالدوله ی وزیری، کوچه ی وزیری واقع شده است.

محمد علی گلشن ابراهیمی:
گلشن ابراهیمی به سال ۱۲۹۹ در کرمانشاه دیده به جهان گشود و از همان ایام جوانی به فرهنگ و ادبیات به خصوص فرهنگ صوتی کشورش عشق می ورزید و در منزلش همیشه به روی واردین باز و با کمال صمیمیت و صفا از مهمانان خود پذیرایی می کرد.
وی گنجینه ی عظیم خود را که در تدارک آن بیش از پنجاه سال کوشیده، وقف فرهنگ مردم نمود.
این گنجینه طبق وصیت او زیر نظر هیئت امنایی که انتخاب شد و زیر نظر فرزندان ارشد ذکور و اوناث او به کار ادامه می داد.
او هر گونه درآمد انتفاعی احتمالی را برای خانواده ی خود از محل این گنجینه حرام کرد.
به خوبی قابل لمس است که عشق باعث به وجود آمدن این گنجینه شده است.
عشق به وطن، عشق به فرهنگ این آب و خاک و عشق به موسیقی.
او از تولد و گاهواره با زمزمه ی شیرین لالایی پای گرفت. پدرش که تحصیلات قدیمی داشت، مردی فوق العاده متدین و با صفا بود. در کرمانشاه قدیم برادر ارشدش، نزد تنها کسیکه ویولون زدن می دانست تعلیم موسیقی می دید.
معلم برادر بارها توصیه کرد اجازه دهند به محمد علی کوچک که استعداد زیادی داشت، تعلیم موسیقی داده شود. ولی او که پدر و مادر وخانواده ی خود را خیلی دوست داشت، از همان اول به احترام پدر نپذیرفت. ولی با عشقی که به موسیقی داشت، از همان سالها به گرد آوری صفحات موسیقی پرداخت. پس از فراغت از تحصیل، در یکی از دستگاه های دولتی مشغول به کار شد.

او به کار خود که خدمت به مردم بود هم عشق می ورزید و حدود سی سال با قدرت و صداقت و صمیمیت، به کشور خود خدمت کرد. او در طول سنوات خدمت، چند بار دچار سوانحی شد که به جرات می توان گفت، قدرت روحی و اراده و عشقی که به وطن داشت، باعث شد به صورت معجزه آسا شفا یابد.
او دارای ۸ فرزند است.
در تمام بمباران عراق خانه ی خود را ترک نکرد.
سال ۱۳۶۷ سال خوبی برای او نبود.مریضی و جراحی و سکته ی مغزی…علت مریضی و سکته قابل ملاحظه است. در شبانه روز بیست و دو ساعت کار می کرد.
اتاق کارش را بسیار دوست داشت.
پس از سکته مدتی در بیمارستان بستری بود که در این مدت طرحهایی برای فرهنگ صوتی ایران تهیه نمود.

یکی از این طرحها باز یافتن گوشه های مفقوده ی موسیقی قدیم ایران است. هو معتقد است برای این کار از مبنای موسیقی محلی خصوصا غرب ایران و مازندران و از بازمانده ی فرهنگ زرتشتیان پارسی مقیم هندوستان، استفاده شود. این طرح با کمک چند نفر از اساتید موسیقی، علوم فیزیک و ریاضی اجرا می گردد.
تهیه ی طراحی بر اساس، فرکانسها پایه ی این خواهد بود.
می توان گوشه هایی از موسیقی ملی را که در ارتفاعات دالاهو و مازندران تهیه نمود، بسیار با ارزش می دانست.
پس از انقراض سلسله ی ساسانی ارتفاعات صعب العبور غرب و شمال کشور از دستبرد بیگانگان محفوظ ماندند که به عناوین مختلف و غیره سنتها و حتی زبان پاک و موسیقی تا حدود زیادی سالم باقی ماندند. و از جانبی دیگر، ایرانیانی که تاب تحمل تسلط اجنبی را نداشتند به هندوستان مهاجرت نمودند.
او می خواست با کمک اساتید و با استفاده از موسیقی غنی محلی ایران و موسیقی تقریبا پاک غرب و شمال کشور و آنچه که به هندوستان منتقل شده، موسیقی را بر مبنای صحیح علمی و فنی استوار سازد که ضمنا از مکتب سازی و چند دستگی و اظهار نظرهای تعصب آمیز نجات دهد.

او ادامه ی حیات خود را اول به خواست خداوند، سپس مرهون عشق به وطن و فرهنگ آن و خانواده و مردم و دوستان خود می دانست.
تنها سرگرمی او شنیدن موسیقی اصیل و سنتی ایران و مطالعه ی ادبیات و دیدار دوستان و آشنایان بود.
برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان
نوشته ی دکتر محمد علی سلطانی
صفحه ی ۴۰۶ تا ۴۰۸


@ganjdare
نشریه الکترونیک جهان کاشان
www.jahane-gardesh.ir
@jahane_gardesh1
@jahanegardesh

پیج معرفی فعالان صنعت گردشگری ایران
@faalanegardeshgari

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.